پل طبیعت، Tabiat Bridge

پل طبیعت، Tabiat Bridge

پل طبیعت، Tabiat Bridge

پل طبیعت یک سازه سه طبقه در اراضی عباس آباد است که برای عبور پیاده از بالای بزرگراه مدرس ساخته شده است. عابران با گذر و توقف بر روی این پل شاهد مناظر شهر تهران از ارتفاع ۴۰ متری سطح زمین خواهند بود.
مساحت این پروژه هفت هزار متر مربع است و حدود ۷۳۰ متر مربع فضای سبز و ۴۸۰ متر مربع رستوران، کافی شاپ و فضاهای تفریحی همچنین ۵۱۰۰ متر مربع فضای پیاده روی دارد. 

پل طبیعت یکی از بزرگ‌ترین پل‌های پیاده در خاورمیانه است که در طراحی سازه آن از جدیدترین تکنولوژی‌های ساخت سازه‌های فلزی استفاده شده است.

پل طبیعت، برنده جایزه معماری آقا خان ۲۰۱۶ شد. جایزه معماری آقاخان جایزه‌ای است که هر سه سال یک بار از سوی بنیاد شبکه توسعه آقاخان برگزار می گردد. آقاخان نام موسسه‌ای است شامل دهها آژانس مختلف که به فعالیت‌های بشردوستانه در کشورهای فقیر و در حال توسعه می‌پردازد. هر سه سال یک بار از سوی این بنیاد جایزه ای به مبلغ یک میلیون دلار به یک یا چند معمار زنده اعطا می‌گردد.

جایزه معماری آقاخان به منظور شناسایی و تشویق ایده های ساختمانی که به طور موفقیت آمیزی توانسته است به نیازها و خواسته های جوامعی که در آنها مسلمانان بیشترین حضور را دارند پاسخ بدهد، تاسیس شده است. پروژه های منتخب نبایستی تنها تعالی معماری را به نمایش بگذارد بلکه علاوه بر آن، به طور کلی می بایداز توانایی بهبود سطح کیفی زندگی استفاده کنندگان را نیز برخوردار باشد.
شایان ذکر است سه پروژه از ایران به جمع ۱۹ فینالیست‌ جایزه معماری آقاخان در سال ۲۰۱۶ که از میان ۳۴۸ پروژه راه یافتند و در میان آنها، پروژه‌هایی از کشورهای آذربایجان، بنگلادش، چین، دانمارک، اردن، لبنان، مراکش، نیجریه، قطر، عربستان، سنگال و اسپانیا دیده می‌شد که در نهایت پروژه ای از معماران ایرانی لیلا عراقیان و علیرضا بهزادی، برنده جایزه معماری آقاخان سال ۲۰۱۶ شد.
معماری متفاوت پل
در شروع کار، حساسیت پروژه از نظر نقش تعیین‌کننده‌ای که در یکی از زیباترین فضاهای شهری ایفا می‌کرد، باعث شد تا با دقت به شرایط یک معماری سازگار با این موقعیت فکر کنیم.

از نظر ما سرنشینان اتومبیل‌های عبوری از زیر پل و دوچرخه‌سواران و کالسکه‌سواران و افراد پیاده روی آن، شهروندانی بودند که بیشترین تأثیر را از حضور پل احساس می‌کردند و ما به‌عنوان معمار، خود را مسئول حفظ آرامش بصری تمامی مخاطبان این پل، چه سواره و چه پیاده می‌دانستیم.

مسئولیت دیگری که داشتیم، حفظ حس‌وحال طبیعی طبیعت بی‌همتای دره مدرس، همان‌گونه که از قبل داشته برای حال و آینده بود. و در آخر مسئولیت لذت‌بخش و هیجان‌انگیز دیگری که به‌عنوان معمار داشتیم، سعی در خلق یک اثر ماندگار و پایدار بدون تحمیل نظر شخصی خود به جامعه بود.
برای خلق یک معماری مطلوب، بررسی همه‌جانبه وجوه مختلف موضوع، اجتناب‌ناپذیر است. اولین اقدام ما مراجعه به محدوده طرح و تأمل در ویژگی‌های آن و ثبت تصاویری از زوایای مختلف بود. در این بررسی ما طبیعتی دیدیم که خاضعانه بر بستر دره حیات خود را ادامه می‌دهد و بی‌ادعا تصاویر سبز به‌یادماندنی در قابی با زمینه کوه‌های البرز برای تهرانی‌ها ایجاد می‌کند.
این خضوع سبز و این تعلق عمیق نگاه ما را به سمتی هدایت کرد که هر کار معمارانه‌ای که در این فضا انجام شود باید در اوج سادگی بوده و همخوانی با لطافت فضای اطرافش داشته باشد و همچون این فضای ساده و باوقار و بی‌ادعا در جای خود چنان قرار گیرد که نه به‌عنوان پدیده‌ای جدا از طبیعت، بلکه جزئی از آن دیده شود و از حس و حال محیط نکاهد.

این پل به نظر ما باید طوری طراحی می‌شد که نه‌تنها در مقابل طبیعت عرض‌اندام نمی‌کرد بلکه فروتنانه از دل طبیعت روییده می‌شد، به‌نحوی که شهروندان ناظر این تصور برایشان ایجاد می‌شد که گویی پل سر بر آغوش طبیعت گذاشته، نه آنکه نمایشی باشد از دستاورد تکنیک و قدرت انسان، همچون ماسوله که از تپه روبه‌رو که به آن می‌نگری شهرکی است که از دل کوه روییده است، نه احجامی که با تظاهر بر زمینه کوه چیده شده‌اند.

به‌دنبال پرهیز از هر نوع بیهودگی بودیم، به‌دنبال طرحی بودیم که برای تهران و سلیقه تهرانی طراحی شود؛ سلیقه‌ای که با توجه به حال و هوای دویست و چند ساله‌اش ویژگی‌های خاص خود را دارد، مانند نمونه‌هایی که به‌خوبی به هویت این شهر ادای دین کرده‌اند چون موزه هنرهای معاصر، موزه ایران باستان، طرحی که مرحوم میرمیران برای فرهنگستان‌های جمهوری‌اسلامی داده بود و... که در انطباق کامل با محیط اطراف خود و سازگار با حال و هوای تهران است.
به‌دنبال هندسه‌ای بودیم که خط آسمان را از ما نگیرد، ترکیبی با تناسبی آشنا و مردم‌وار با استفاده از مصالح واقعی و بوم آورد (بتن)، هندسه‌ای با آرامش که در این دره سبز ادامه‌دهنده سبزی و طبیعت باشد. با گیاهی آشنا در تهران (پیچک و پاپیتال) که از درون پل بروید و رویشش را در گذر زمان به بیرون بکشاند.

در کنار پایه‌های پل با رویش گیاهان رونده به‌دنبال ایجاد حس روییدن پایه‌های بتنی از درون سبزی بودیم، اولویت برای ما رویشی سبز بود که با خود حسی انتزاعی از درخت داشت؛ مفهومی سبز، در این تهران کم سبزِ پر از آشوب مصالح و فلز. متأسفانه پل احداث شده باوجود عملکرد مناسب و جدیدی که در شهر تهران ایفا می‌کند و فضای جذابی که برای افراد روی پل به وجود می‌آورد، در ترکیب با عناصر شهری پیرامون خود به‌دلیل عدم رعایت مبانی ذکرشده در ایده‌پردازی معمارانه آن، نقشی منفی دارد.

ابعاد عظیم سازه‌ای پل که به‌صورت ترکیبی از خرپاهای سه‌بعدی شکل گرفته و مصالح استفاده شده که عمدتا فولادی است به‌همراه پایه‌های عظیم بیرون‌زده از لابه‌لای درختان باعث شده تا نه‌تنها پل احداث‌شده جزئی از طبیعت دیده نشود که در تقابل کامل با حال و هوای دره زیبای مدرس قرار گیرد. تنها پدیده‌ای که در این فضا به شدت خود را به رخ بیننده می‌کشد این سازه فلزی دو هزار تنی است. گویی اسکلت دایناسور عظیمی است که روی تپه‌های دو طرف افتاده و آماده بلعیدن آن است.

خط آسمان توسط پل ساخته‌شده در محدوده وسیعی از محدوده پروژه، برای سرنشینان اتومبیل‌های عبوری کاملا از بین رفته، به‌ویژه دید وسیعی که این دره به کوه‌های البرز داشت، از منظر ناظران پاک شده است. سرنشینان اتومبیل در شهری مانند تهران فی‌نفسه گناهکار نیستند، هرچند اتومبیل به‌دلیل سیاست‌گذاری‌های اشتباه از طرف مسئولان تبدیل به پدیده‌ای به‌شدت آزار‌دهنده شده است، نباید حق داشتن مناظر خوشایند حداقل در مسیر‌های ممکن از آنان سلب شود.
تهران؛ همچون دوبی و ابوظبی و... نیست که در ٣٠ سال گذشته شکل گرفته باشد، شهری است با هویت خاص خود؛ شاید اگر این طرح در میان معماری پرطمطراق و متظاهری همچون معماری دوبی اجرا می‌شد، قابل‌هضم‌تر بود ولی به‌دلیل تضادی که با هویت تهران پیدا می‌کند، برای آدم‌هایی که دغدغه هویت شهری دارند، آزار‌دهنده خواهد بود....

منبع: روزنامه شرق

گالری تصاویر

اخبار

مشاوران این تخصص

کاربران

اشتراک در RSS - پل طبیعت، Tabiat Bridge