کلاس های درس وارونه

7 مهر 1394 - 17:55
کلاس های درس وارونه

کلاس درس وارونه یک استراتژی آموزشی و نوعی از “یادگیری مخلوط” است که ترتیب آموزشی سنتی را وارونه می کند، چرا که مواد آموزشی کلاس، خارج از کلاس و معمولا بصورت آنلاین تحویل داده می شود و همچنین فعالیت هایی که ممکن است در آموزش سنتی بعنوان “تکلیف خانگی” باشد، به کلاس آورده می شود. بعنوان مثال برای کار در یک کلاس درس وارونه، دانش آموزان کنفرانس ها، سخنرانی ها و درس ها را بصورت آنلاین مشاهده می کنند، در بحث های آنلاین با یکدیگر مشارکت می کنند و یا تحقیقات و بررسی ها را در خانه انجام می دهند و در نهایت مفاهیم را در داخل کلاس با راهنمایی های مربی به کار می گیرند.



تدریس سنتی در مقابل تدریس وارونه

در یک کلاس با مدل آموزشی سنتی، معلم معمولا مرکزی ترین نقطه درس و اولین مروج اطلاعات در طول دوره کلاس است. معلم به سوالات پاسخ می دهد در حالیکه دانش آموزان بخاطر راهنمایی و پشتیبانی معلم به طور مستقیم فروتنی و سر به زیری نشان می دهند. درس ها ممکن است آموزشی و به کل محتوا محور باشد. به کارگیری مفاهیم در مدل آموزشی سنتی ممکن است محدود به فعالیت هایی باشد که دانش آموزان آنها را به تنهایی و یا در گروه های کوچک تشکیل شده توسط معلم و با هدفی خاص انجام می دهند. مرکز بحث های کلاس به طور معمول معلم است که جریان مکالمات را کنترل می کند. البته، این الگوی تدریس همچنین شامل تکالیفی مانند خواندن تکه ای از یک متن و یا تمرین یک مفهوم بوسیله حل یک گروه مسئله، خارج از مدرسه باشد.

یک کلاس وارونه، آموزش را به یک مدل دانشجو (شاگرد) محور تبدیل می کند که در آن، زمان کلاس صرف بررسی موضوعات در عمق بیشتر و ساخت موقعیت های یادگیری بیشتر می شود. بطوریکه تکنولوژی یادگیری مانند ویدئو های آنلاین به کار گرفته می شوند تا محتوا را خارج از کلاس درس به دانش آموزان انتقال دهد. در یک کلاس وارونه، تحویل محتوا ممکن است با روش های مختلفی انجام گیرد. معمولا ویدئوهایی که توسط معلم یا افراد غیر از معلم آماده شده اند به دانش آموزان ارائه شده و به عنوان مکانیسم تحویل محتوا استفاده می شود. در طی بحث های آنلاین مشترک، تحقیق آنلاین یا خواندن متن نیز ممکن است وجود داشته باشد.

کلاس های درس وارونه همچنین فعالیت های داخل کلاس را تغییر می دهند. درس های داخل کلاس در یک کلاس درس وارونه ممکن است شامل یادگیری بر اساس فعالیت ها و یا شامل مسئله هایی باشد که در آموزش سنتی بعنوان تکلیف خانگی بودند. در این شیوه، دانش آموزان می توانند با تمرینات و تکالیف در کلاس درس کار کنند و آنها را به طور کامل درک کنند. فعالیت های کلاسی متعدد هستند و ممکن است شامل این موارد باشد: کار با ریاضیات و استفاده از تکنولوژی های ریاضی، آزمایش های پیشرفته در آزمایشگاه ها، آنالیز اسناد اصلی، ارائه سخنرانی و یا مذاکره، بحث های مرتبط بااتفاقات جاری، مرور مطالب با همکلاسان، یادگیری پروژه محور و افزایش مهارت و یا تمرین مفهوم.

از آنجا که این نوع از یادگیری فعال می تواند آموزش با روش های بسیار متفاوت داشته باشد، زمان بیشتری را می توان در کلاس برای مهارت های تفکر در مرتبه بالاتر گذاشت؛ همانند یافتن مسئله ها، همکاری، طراحی و حل مسائل در حالیکه دانش آموزان از عهده مسائل سخت بر می آیند، کار گروهی، تحقیق، و بدست آوردن دانش به کمک مربی و دوستان. کلاس های درس وارونه هم اکنون هم در مدارس و هم در دانشگاه ها پیاده سازی شده اند.

بعنوان نتیجه این متد آموزشی، کار یک معلم با دانش آموزان می تواند بیشتر شخصی سازی شده و کمتر آموزشی باشد و همچنین دانش آموزان بصورت فعال، در فراگیری و ایجاد دانش بیشتر درگیرند و همزمان دانش خود را آزمایش و ارزیابی می کنند.

معایب کلاس های درس وارونه

منتقدان بر این باورند که کلاس های درس وارونه شامل مشکلاتی برای دانش آموزان و معلمان است.

برای دانش آموزان یک “بخش دیجیتال” وجود دارد. تمامی خانواده ها از یک سطح اجتماعی – اقتصادی نیستند و در نتیجه دسترسی به کامپیوترها یا تکنولوژی نمایش ویدئو خارج از مدرسه برای تمامی دانش آموزان ممکن نیست. این مدل از آموزش ممکن است یک فشار بیش از حد روی برخی خانواده ها هنگامی که تلاش بر دسترسی به ویدئو ها وجود دارد، داشته باشد.

بعلاوه برخی از دانش آموزان ممکن است شامل مشکلاتی بشوند چرا که مسئولیت پذیری شخصی آنها هنوز بالغ نشده است. در یک محیط یادگیری خانگی و شخص محور، دانش آموزانی که به این حد نرسیده باشند ممکن است به سرعت ار همکلاسی های خود عقب بیفتند.

برخی دیگر می گویند که کلاس های درس وارونه باعث افزایش زمان کار با کامپیوتر می شود، آن هم در حالی که نوجوانان در حال حاضر زمان بسیار زیادی در مقابل صفحات نمایش کامپیوتر صرف می کنند. مدل های آموزشی وارونه که وابسته به ویدئو های کامپیوتری هستند، شامل این چالش می شوند، خصوصا که ویدئو ها طولانی باشند.

بیشتر، کلاس های وارونه که وابسته به ویدئو هستند و آموزش ها را طی آن یاد می دهند، با برخی مشکلات روش آموزش سنتی نیز دست و پنجه نرم می کنند. دانش آموزان ممکن است تنها با گوش دادن به یک سخنرانی و یا مشاهده فیلم های آموزشی، مطالب را به بهترین نحو یاد نگیرند که این خود جزو مشکلات آموزش سنتی نیز می باشد. منتقدان بر این باورند که یک دیدگاه سازنده می تواند سودمند تر باشد.

معلمان نیز ممکن است شامل برخی چالش ها شوند. زمان آماده سازی بالا قابل پیش بینی است. مثلا ساخت ویدئو های با کیفیت نیاز به این دارد که معلمان زمان و زحمت زیادی خارج از مسئولیت های معمولی معلمی بکشند. هزینه های بیشتری نیز ممکن است برای آموزش کار با تکنولوژی کامپیوتر متحمل شوند.

کلاس های درس وارونه در ایران

برای پیاده سازی واقعی کلاسهای درس وارونه در ایران، هنوز کارهای زیادی باید انجام شود. البته، با توجه به انتقادات مطرح شده به نظر می رسد که این کلاسها برای دانشجویان دانشگاه که بلوغ فکری و استقلال مطالعه بیشتری دارند، می تواند همه مزایا را بدون معایب با خود داشته باشد و نقطه شروع این نوع کلاسها باشد. سامانه های آموزش دروس ویدئویی نسبتا مناسبی در کشور ایجاد شده اند؛ به گونه ای که به مرور ما در سطح دانشگاه ممکن است که بتوانیم شاهد کلاسهای درس وارونه شویم.

مکتب خونه و فرادرس را شاید بتوان موفق ترین پروژه های مرتبط با این موضوع در ایران بر شمرد که نتیجه ی اثر و پیشرفت آنها ممکن است که به مرور فضای دانشگاهی کشور را به سمت آموزش وارونه پیش ببرد و کلاسهای درس، به جای تکرار ترم به ترم مکررات محتوایی، به جلسات مباحثه و نقادی (آنچه از یک کلاس دانشگاهی انتظار می رود) تبدیل شود. مکتب خونه، بیشتر با ضبط ویدئویی دروس دانشگاهی دانشگاههای مختلف سر کلاس تدریس مدرس، آنها را منتشر می کند. فرادرس اما مسیر متفاوتی را در پیش گرفته است. این پروژه دروس مختلف را نه از مدرس هنگام تدریس برای دانشجویان حاضر در کلاس، که به صورت مستقل در استودیوهای ویژه ضبط آموزشی خود، به صورت اختصاصی برای ارائه آنلاین ضبط و ارائه می کند. از این جهت، با اینکه این دو پروژه از جهت محتوایی با هم قابل مقایسه نیستند و هر کدام به نوع خود، محتوای ناب و مهمی ارائه می کنند؛ اما از زاویه نگاه کیفیت فنی و ضبط ویدئویی آموزش های فرادرس عموما مقداری مناسب تر می باشند.

اگر هم بخواهیم این دو پروژه اصلی آموزش دانشگاهی کشور را با هم مقایسه کنیم، مکتوب خونه، بیشتر دروس رسمی و کلاسیک دانشگاهی را ارائه می کند. اما فرادرس در کنار دروس رسمی، بیشتر تمرکزش بر روی آموزش هایی می باشد که اتصال دانشگاه و صنعت هستند و بدین ترتیب هر چه قدر تئوری محل بحث در آموزش های مکتب خونه، توسط بهترین اساتید کشور است، به همان میزان، عملی بودن درس (و حل پروژه های متعدد عملی در طی دروس) محور تاکید و تمرکز فرادرس می باشد. مکتب خونه و فرادرس را می توان مکمل های محتوایی عمومی سازی آموزش دانشگاهی در کشور دانست.

هنوز ما فاصله زیادی تا مشاهده تغییرات عمده در آموزش کشور داریم. اما در سایه پروژه هایی همانند فرادرس و مکتب خونه، می توان انتظار داشت که اتفاقات مثبتی در جهت همراهی با فضای مدرن آموزش دنیا در کشور ما نیز بیفتد. به عنوان مثال، این حقیقت که آموزش های دانشگاهی فرادرس در یک سال گذشته توسط ۲۰ هزار نفر برای نیم میلیون ساعت آموختن استفاده شده اند؛ علایم و نشانه هایی از یک تغییر عمده در سبک آموزش دانشگاهی در کشور می باشد.

تصویر کلی از کلاس های درس وارونه

به عنوان یک خلاصه و مرور از بحث، تصویر زیر، مراحل و ظاهر یک کلاس درس وارونه را نشان می دهد و نتیجه عملکرد آن را نیز مورد بررسی قرار می دهد.

 

 

منبع:+

  • برای ارسال دیدگاه وارد شوید یا ثبت نام کنید .