مقاله تحلیلی : ده مورد از دلایل اصلی شکست پروژه

منابع، نکات و راهنماهای بسیاری برای مدیریت پروژه وجود دارد. بااین‌حال یکی از موضوعاتی که کمترین بحث درباره آن شده است، شکست پروژه است. تعداد بسیار کمی از مدیر پروژه‌ها یا شرکت‌ها شکست خود را می‌پذیرند. بااین‌حال شکست در پروژه به‌خصوص در پروژه‌هایی که واضح تعریف نشده‌اند، بسیار رایج است. به همین دلیل پیش‌بینی مشکلات محتمل در ابتدای کار، اهمیت ویژه‌ای دارد. این تکنیک‌ها به مدیر پروژه، اعضای تیم و مشتری این امکان را می‌دهد تا ریسک‌های مرتبط با کار را کاهش دهند.

در این مقاله ده مورد از دلایل اصلی شکست پروژه‌ها مشخص می‌شود. شناخت این دلایل به شما کمک می‌کند تا با آمادگی بیشتر فعالیت‌ها را پیش ببرید:

1. برنامه‌ریزی ضعیف و یا فرآیندهای ناقص – برنامه‌ریزی بخش عمده‌ای از موفقیت پروژه را تشکیل می‌دهد. تعیین عوامل موفقیت و شکست پروژه در اولین مرحله فرآیندها بسیار مهم است. داشتن تصویر جامعی از فعالیت‌های کوچک‌تر ضروری است.
2. روش نامناسب مستندسازی و پی گیری پیشرفت – این مورد یکی از بخش‌هایی است که اغلب مدیران پروژه از آن غافل می‌شوند. پی گیری مراحل کلی یک راه بسیار سخت برای این است که مشاهده شود انتظارات برآورده شده‌اند یا خیر. مستندسازی و پی گیری به مدیر پروژه اجازه می‌دهد تا فعالیت‌هایی را که نیاز به منابع بیشتری برای تکمیل به‌موقع پروژه دارند، شناسایی کنند.
3. رهبری ضعیف در هر سطح – نقش رهبر را معمولاً مدیر پروژه‌ایفا می‌کند. به‌هرحال اعمال مدیریت در سطح هیئت رئیسه/ مدیرعامل نیز برای اطمینان حاصل کردن از موفقیت پروژه ضرورت دارد. مدیرعامل یا مدیر اجرایی با مدیر پروژه همکاری می‌کند تا اطمینان حاصل شود که همه نیازهای پروژه درک شده است.
4. تنظیم و مدیریت ضعیف انتظارات – زمانی که به‌صورت گروهی کار می‌کنید، بسیار مهم است که اعضای تیم را مدیریت کنید. در مواقعی که انتظارات برآورده نمی‌شوند، باید پیامدهای آن به‌صورت واضح مشخص شوند. پس از آن باید فعالیت‌ها دوباره تعیین و اولویت‌بندی شوند.
5. آموزش‌های نامناسب مدیر پروژه- مسئولیت مدیر پروژه بسیار سنگین است. مدیریت بر افرادی که توانایی لازم برای تأمین نیازهای پروژه را دارند، بسیار مهم است. در بعضی از موارد آموزش‌های ضعیف مدیر پروژه در پروژه‌های پیچیده منجر به شکست آن می‌شود.
6. تخمین نادرست هزینه‌ها – زمانی که هزینه‌های یک پیمان بسیار کم در نظر گرفته شود و هزینه‌ها فراتر از منابع باشند، امکان تکمیل پروژه وجود نخواهد داشت. زمانی که منابع کمی توسط مدیر پروژه در ابتدای کار تعیین شده است، هزینه‌ها تا حد امکان باید کاهش یابند.
7. عدم ارتباطات کافی در هر سطح – ارتباط بین بخش مدیریت اجرایی و مدیریت پروژه و مدیر پروژه و اعضای تیم پروژه همیشه دارای اهمیت است. هر فرد باید احساس کند که آزادانه می‌تواند نگرانی‌های خود را ابراز کند و پیشنهاد‌های خود را ارائه کند.
8. اختلافات فرهنگی و اخلاقی – فرهنگ هر شرکت باید به‌گونه‌ای باشد که شایستگی‌ها، فعالیت‌های مثبت و حرفه‌ای بودن باارزش تلقی شود. در غیر این صورت، ممکن است اعضای تیم انگیزه لازم برای ارائه بهترین عملکرد خود را نداشته باشند. هر فرد که به‌نوعی در پروژه نقش دارد، باید علاقه‌مند به کسب موفقیت در حیطه تعهد کاری خود باشد.
9. نادیده گرفتن علائم هشداری پروژه – پروژه‌ای که در آستانه شکست قرار دارد، همواره با علائم هشداردهنده‌ای همراه است. واکنش سریع برای پاسخ‌گویی به علائم هشداردهنده می‌تواند پروژه را از خطر شکست در امان نگه دارد.
10. ختلاف در اولویت‌ها – زمانی که شرکت منابع بیشتری اختصاص می‌دهد، اولویت‌بندی نیروی انسانی و منابع مالی دچار اختلاف می‌شود. یک تخمین هزینه مناسب در ابتدای کار می‌تواند از وقوع این مشکلات جلوگیری کند.

ده نکته‌ای که در بالا به آن‌ها اشاره شد، جنبه‌های مختلفی هستند که سبب شکست پروژه می‌شوند. ابزارها و نرم‌افزارهای بسیاری وجود دارند که می‌توانند در رفع مشکلات ذکرشده کمک‌کننده باشند.

منبع 

ترجمه شده توسط تیم مترجمین ۸۰۸

اگر دوست دارید به تیم مترجمین ۸۰۸ بپیوندید، با ما تماس بگیرید.

دریافت فایل PDF مقاله برای اعضای VIP رایگان است. سایر کاربران با پرداخت ۵۰۰ تومان می توانند اقدام به دریافت این فایل کنند.