مقاله تحلیلی:‌ ۴ رویکرد مهم مدیریت پروژه

در هر پروژه ساخت‌وساز چندین پیمانکار و ارائه‌دهنده خدمات درگیر هستند که همین باعث پیچیدگی‌های اجتناب‌ناپذیر در پروژه می‌شود. ازآنجاکه در هر پروژه المان‌ها و متغیرهای زیادی وجود دارد، تهیه یک برنامه سازمان‌یافته برای ارتباط جنبه‌های مختلف پروژه با هم بسیار اهمیت دارد. در حقیقت اینجاست که مدیریت پروژه معنا پیدا می‌کند.

مدیریت پروژه یکی از جنبه‌های ساخت‌وساز است که اغلب جدی گرفته نمی‌شود. مدیریت پروژه در واقع به معنای اطمینان از جریان مداوم و پیوسته کارها در یک پروژه است.

یک مدیر پروژه باید برای بررسی و تأمین نیازهای سازندگان، ذینفعان و جامعه علاوه بر جنبه‌های فنی و اجرایی، افراد درگیر در پروژه را هم در نظر بگیرد.

بااین‌حال مدیریت پروژه یک فرمول ثابت برای همه پروژه‌های ساخت‌وساز ندارد. مدیران و سرپرستان بهترین رویکرد مدیریت را بر اساس ویژگی‌های منحصربه‌فرد هر پروژه انتخاب می‌کنند.

در ادامه به چهار مورد از مهم‌ترین رویکردهای مدیریت پروژه‌های ساخت‌وساز صرف‌نظر از زمان، مسافت و الزامات خاص هر پروژه اشاره می‌کنیم.

۱- مدیریت پروژه آبشاری یا واترفال

این رویکرد که در واقع همان شیوه سنتی مدیریت پروژه است از رایج‌ترین تکنیک‌های مدیریت پروژه‌های ساخت محسوب می‌شود. در این روش مایلستون ها بین هر تسک به همراه تاریخ تحویل تعیین، آیتم‌های تحویلی و انتظارات مشتریان در یک جدول زمانی مشخص می‌شوند.

این روش بر این مفهوم استوار است که فرآیند کاری باید مثل یک آبشار واقعی جریان داشته باشد یعنی هر مرحله باید قبل از آغاز مرحله بعدی به پایان رسیده باشد.

این روش به اعضای تیم پروژه این امکان را می‌دهد که فقط روی یک جنبه از پروژه تمرکز کنند و برای سازندگان امکان تضمین کیفیت کار در هر مرحله را فراهم می‌کند.

یکی از معایب این روش این است که کل تیم پروژه را در یک زمان درگیر یک تسک می‌کند که همین ممکن است باعث طولانی شدن پروژه شود.

۲- مدیریت پروژه چابک

مدیریت پروژه چابک بر انعطاف‌پذیری و انطباق‌پذیری متمرکز است. در این رویکرد ممکن است نیاز به یادگیری روش‌های دیگر مدیریت پروژه هم باشد. اگر لازم باشد رویکرد مدیریت خود را تغییر دهید، پروژه‌های چابک این امکان را برای شما فراهم می‌کنند.

ویژگی‌های مدیریت ساخت چابک

• تفکیک پروژه به بخش‌های کوچک‌تر و قابل مدیریت‌تر به‌منظور مدیریت و پیگیری بهتر فازهای مختلف
• تمرکز بر مدیریت زمان و بررسی‌های مکرر به‌منظور مدیریت مالی بهتر و بهبود بهره‌وری و سودآوری
• بهبود و پیشرفت مستمر با تشویق افراد به همکاری با یکدیگر

روش چابک را می‌توان به‌نوعی روش آبشاری چندگانه دانست که در آن امکان فعال بودن و منفعل بودن فراهم است. در این روش اعضای تیم می‌توانند درعین‌حال که روی درخواست‌های مشتری کار می‌کنند، روی پیشبرد مرحله بعد هم کار کنند. همه این‌ها در حالی است که به‌منظور اطمینان از کیفیت خروجی، به‌طور مداوم فیدبک دریافت کنید.

۳- مدیریت پروژه ناب

مدیریت پروژه ناب بر تنظیم زنجیره تأمین تأکید دارد به‌گونه‌ای که از هرگونه اختلال در این زنجیره جلوگیری می‌کند. در این روش تمرکز بر پیشبرد کل پروژه است.

مدیران ساخت با توجه به تقاضا و درخواست‌ها پروژه را متعادل‌سازی می‌کنند. تمام جنبه‌های پروژه کنترل و تحلیل می‌شوند و سپس بهبود می‌یابند. در این رویکرد مدیران اعضای تیم را به ارتباطات رو در روی مکرر تشویق می‌کنند. در این روش هنگام تعیین مشخصات کار، دیدگاه مشتری هم در نظر گرفته می‌شود.

 اگرچه مدیریت پروژه ناب مزایای به خصوصی دارد اما گاهی مشکل‌ساز هم هست. از ازآنجاکه این روش، رویکرد ساده‌ای نیست، یادگیری آن مستلزم صرف وقت، حوصله و هزینه زیادی است.

۴- مدیریت پروژه به روش مسیر بحرانی

در این سبک از مدیریت، تسک های قابل‌توجه بخشی از یک زنجیره بزرگ‌تر محسوب می‌شوند. مدیر پروژه کارهایی که باید تکمیل شوند را به همراه بازه زمانی مربوطه تعیین می‌کند.

در این سیستم تضمین بهره‌وری و کارایی تسهیل می‌شود. بااین‌حال یکی از معایب این روش این است که اگر بخشی از زنجیره قطع شود، بقیه قسمت‌ها هم به دلیل عدم وجود انعطاف‌پذیری و انطباق‌پذیری دچار مشکل می‌شوند.

منبع

نوشته شده توسط تیم مترجمین موسسه 808

اگر دوست دارید به تیم مترجمین 808 بپیوندید، با ما تماس بگیرید.

دریافت فایل PDF مقاله برای اعضای VIP رایگان است. سایر کاربران با پرداخت ۵۰۰ تومان می توانند اقدام به دریافت این فایل کنند.